لیکنېمقالی اوتبصرې

مدیریت اقتصاد خانواده و تأثیر آن در زندگی اجتماعی

اسفندیار

علم اقتصاد مولفه‌های مختلف را به منظور توسعه اقتصادی دولت‌ها و جوامع پیشنهاد کرده است. در کنار سایر عوامل، یک بخش مهم در راستای تحرک ماشین اقتصادی ملت‌ها مدیریت سالم اقتصاد خانواده است که یک از موضوعات مهم خانوادگی و اجتماعی نیز به شمار می رود و شامل مجموعه اقدام و عملکردهای می شود که خانواده‌ها در زندگی روزمره شان با آن‌ها سر و کار دارند. از نظر کارشناسان مسایل اقتصادی، مدیریت درست اقتصاد خانواده نه تنها که بالای رشد اقتصاد تاثیرگذار است، بلکه در ابعاد مختلف فرهنگی، اجتماعی، آموزشی و حقوقی نیز تاثیرات مثبت دارد. چون هر تصمیمی که اعضای خانواده می گیرد، بر روند زندگی آنان تاثیرگذار است. بر این اساس، آموزش مهارت های ضروری و کاربردی و اصلاح الگوی مصرف در خانواده و مدیریت درامد، بسیار مهم و ضروری است. از جانب دیگر بی توجهی‌ها نسبت به مدیریت اقتصاد خانواده، دارای ضررهای فراوان بالای بخش های حقوقی، محیط زیستی و اجتماعی نیز است و سبب ضایع شدن منابع و امکانات، افزایش فقر، از بین رفتن دارایی های ملی، افزایش جرم های جنایی، دزدی‌ها، قتل های مسلحانه و فرار مغزها و مهاجرت های اجباری می گردد. در افغانستان الگوهای ناسالم زیادی در بخش مصرف خانواده وجود دارد و بی خبری و ناآگاهی ها سبب استمرار این الگوها گردیده است.
با توجه به انواع و اقسام تبلیغات کالاهای تجاری و افزایش تجملگرایی ها و کمیاب شدن منابع مالی و اقتصادی، مدیریت اقتصاد و الگوی مصرف، بسیار یک موضوع مهم و اساسی به شمار می رود. در بازارهای کشور می بینیم که لباس ها و لوازم خارجی وارداتی با قیمت های بالا و کیفت پایین، جایگزین تولیدات داخلی و وطنی گردیده است و هرروز از طریق انترنت، فلم‌ها و سریال‌های خارجی که از رسانه ها پخش می‌شود، نیازهای کاذب در وجود مردم برای خرید این کالاها بیشتر می‌شود. رو آوردن خانواده‌ها به این لباس های فیشینی و کم کیفیت، سبب نابودی اقتصاد خانواده ها و در نهایت جامعه می گردد. در مجموع شناسایی فرصت های اقتصادی، مدیریت دقیق درامد و روی دست گرفته شدن الگوی مناسب مصرف، از موضوعات بسیار مهم و ضروری است. اگر دراین قسمت بی توجهی شود، افزایش هزینه های کمرشکن، سبب فقر، نابودی منابع، مشکلات متعدد اقتصادی می‌گردد.
بنا اولین گزینه در مدریت اقتصاد خانواده، شناسایی ظرفیت ها و مهارت های موجود در وجود افراد خانواده است. خانواده‌ها باید ظرفیت ها و مهارت‌های افراد را دقیق بررسی و شناسایی کنند و بعد برای هرعضو خانواده مسئولیت مطابق به مهارت هایش را اختصاص بدهد. مثلا توجه به صنایع دستی، بافندگی، پرورش حیوانات خانگی، ایجاد گلخانه و … از مهمترین شاخصه های است که معمولا افراد هرخانواده آن را بلد استند و می‌توانند یادبگیرند و انجام بدهند.
پس انداز از دیگر روش‌ها است. خانواده ها باید مصرف خویش را به اندازه درامد تنظیم کنند و بخشی از درامدشان را پس انداز کنند. در این صورت می توان گفت که مدیریت دقیق از درامد وجود دارد.
از طرف دیگر الگوی مصرف خانواده ها به شدت نیازمند به وجود آمدن تغییرات است. خانواده‌ها باید تمامی هزینه ها و خرید شان را فهرست کرده و موارد اضافی و غیر ضروری را شناسایی و از لیست حذف کنند و فقط به موارد ضروری و حیاتی که در تداوم زندگی ضروری است، بپردازند. متاسفانه خیلی از خانواده‌ها در بخش لباس، خوراک، رسم و رواج ها، مصرف آب، برق و … گرفتار مصرفگرایی استند. این درحالی است که از نظر دین اسلام نیز اسراف یک عمل مضموم و ناپسند خوانده شده است.
کاهش هزینه حمل و نقل و کرایه موتر و مصارف آن، از دیگر پیشنهادات است؛ چون یک بخش مهمی از هزینه های خانواده ها مصرف کرایه موتر، هزینه ترمیم، پارکینک موتر، تیل موتر و … می‌شود. در این قسمت خانواده باید از وسایط نقلیه عمومی استفاده کنند که هم هزینه حمل و نقل پایین می‌اید و هم از آلودگی های بیشتر و ترافیک سنگین نیز جلوگیری می شود.
تنظیم خوراک و استفاده از غذاهای خانگی از دیگر روش های مدیریتی در مصرف است. خانواده ها باید روش های پختن انواع غذاهای خانگی را یاد بگیرند و در هنگام تفریح، سفر و درخانه باید از دست‌پخت خودشان استفاده کنند. هم از لحاظ اقتصادی به نفع مردم است و هم از نظر صحی مناسب تر به نظر می رسد. چون یک بخش کلان از پول و درامد خانواده ها، مصرف خوراک می شود. خانواده ها باید مواد خوراکی فاسد ناشدنی را یک‌ باره خریداری کنند و در یک مکان مصئون نگهداری کنند. در این صورت هم با قیمت پایین خریداری می کنند و هم از لحاظ زمانی کمتر وقت صرف می شود.
مهارت آموزی در مدیریت اقتصادی خانواده ها، از دیگر پیشنهادات است. از آنجایی که مادران در همه امور زندگی خانوادگی به خصوص چگونگی خرید و مصرف نقش دارند، باید مهارت های خویش را در بخش مدیریت اقتصادی خانواده بالا ببرند. خانواده ها باید تمامی امکانات مادی، معنوی و نیروی بشری خویش را شناسایی کرده و آن را به کار گیرند. مثلا بدانند که فرزندان و اعضای خانواده به کدام کسب و پیشه ها علاقه داشته و مهارت دارند، چکارهای می توان در خانه انجام داد و هرکدام را بر اساس توانایی و ضرورت ها باید انتخاب کرد.
آن‌گونه که قبلا نیز اشاره شد جلوگیری از مصرف گرایی و اصلاح الگوی ها مصرف ازدیگر راهکارها است. خانواده نباید دنبال مصرف گرایی و تجمل گرایی باشند. از کمرشکن ساختن مراسم ها باید جلوگیری شود و به هر اندازه که این مراسم ها از نظر اقتصادی سبک تر شود، به نفع خانواده و جامعه
است.

Related Articles

ځواب دلته پرېږدئ

ستاسو برېښناليک به نه خپريږي. غوښتى ځایونه په نښه شوي *