
ممنوعیت پوهنتونهای اناث در افغانستان
امارت اسلامي افغانستان در اين چند روز اخير از تحصيل دختران در پوهنتونهاي ولايات جلوگيري و ممانعت نمود و اميرالمؤمنين حفظه الله زير دستان خود را در اين موضوع به شنيدن و اطاعت امر مکلف کرد.
امارت اسلامي افغانستان در اين چند روز اخير از تحصيل دختران در پوهنتونهاي ولايات جلوگيري و ممانعت نمود و اميرالمؤمنين حفظه الله زير دستان خود را در اين موضوع به شنيدن و اطاعت امر مکلف کرد.
چند نکتهي مهم و برجسته در اين رويداد وجود دارد که عبارتند از:
اولاً: هر مسلمان غيور شيفتگي طالبان به اقامه دين خداوند متعال و شريعت غراي محمدي را ميداند؛ که آنان غيرتمندترين افراد در مقابل تجاوز به مقدسات الهي هستند. بدون شک جلوگيري از تحصيل زنان به طور کلي شرعاً ممنوع است، اما اجازهي بدون قيد و شرط تعليمي که نظام آن مختلط و داراي برنامههاي فاسد درسي باشد نيز شرعاً حرام است. پس دو مفسده جمع شدند و مردم به همين دليل اختلاف ميکنند. من بعد از بيان مطالبي آنها را جدا ميکنم.
دوماً: با گذشت هر روزي امارت اسلامي علاقهي خود را به شريعت ثابت ميکند که واقعاً توسط علما رهبري ميشود. آن علماي که علاقهمندند دين مردم را قبل از زندگي دنيويشان اصلاح کنند و قبل از پر کردن جيبهايشان، دلهايشان را زنده کنند. علما مايه عزت ملت ما هستند. خداوند به آنان جزاي خير بدهد. شکي نيست که آنان در همچين امر بزرگ شايسته اجتهاد ميباشند. ما يقين داريم که آنان از خداوند ميترسند و غير از او باکي ندارند.
ثالثاً: چه نوع مفسدههاي خواهان دفع تعليم و چه نوع مصلحتهاي خواهان مشروعيت آن است؟ آيا فساد برنامههاي درسي و سيستم تعليمي مختلط بيشتر است يا فساد تعليم زنان بزرگتر؟! اين کار تقديري است؛ من در ابتدا ترديدي ندارم که چنين موضوعي بايد به اجتهاد علما و صلاحديد امراي دولت جوان امارت اسلامي واگذار شود. آنان از مصالح خود و کشورشان بهتر ميدانند. امروز بيش از يک سال از عمر حکومت شان گذشته است و سيستم آموزشي قديمي را با تمام محدوديتهاي آن ديدهاند. ما کليپهايي را ديدهايم که نشان دهندهي اشتياق آنان براي جلوگيري از اختلاط و آميزش دختران و پسران اند. اين چه رازي است که آموزش را موقتاً تعطيل کردند؟! به احتمال زياد نزد امارت اسلامي -در حال حاضر- جنبه فساد تحصيلي دختران غالب شده بود؛ زيرا اختلاط حرام با مردان، فساد در برنامههاي درسي و دست پنهان اشغالگر براي فساد و تباهي نسل آينده ديده ميشد؛ به همين دليل امارت اسلامي تصميم گرفت تا جلوي اين فساد را بر اساس قاعدهي «درء المفسدة أولى من جلب المصلحة» بگيرد تا اين مفاسد برطرف شود و بر طرح کاملي که در آن به تمام منهيات خداوند متعال توجه شده باشد، کار شود.
رابعاً: نگاه امت اسلامي در تمدن و تربيت خويش نگاهي صرفاً مادي نيست؛ شريعت فقط براي به دست آوردن شهادتنامهي زن توجه ندارد، حتي در حق مردان نيز فقط اين جنبه معتبر نيست. بلکه در کنار به دست آوردن شهادتنامه و اسناد تحصيلي، تلاش دارد که اين شهادتنامه دريچهاي به سوي دين، تقوا و امانتداري باشد، چنانکه خداوند متعال فرموده: «ترجمه: در ميان بندگان خداوند علما از خداوند ميترسند». پس فايده علم دنيوي محض که مايهي جنگ بر آخرت است چيست؟ تا هنوز تجربيات ملت افغان در اين زمينه زياد است، چه بسي افرادي که با داشتن مدرک و اسناد تحصيلي از بزرگترين دانشگاههاي غرب بلاي جان ملت خود شدند؟!
خامساً و نهايتاً: موضوع توقف تحصيل زنان توسط طالبان در دوره اول امارت اسلامي (1996-2001 ميلادي) مطرح شد، اين موضوع مورد بحث دانشمنداني قرار گرفت که در مورد قضيه طالبان تحقيق نمودند؛ شيخ يوسف العيري خاطر نشان کرده بود که: « طالبان دريافتند که برنامههاي آموزشي کنوني همان برنامههاي درسي و ساختاري است که توسط کمونيستها تنظيم شدهاست و نميتوان به آنها اجازه داد و آموزش دختران را به آنها واگذار کرد. پس تعليم دختران را به شکل موقت ممنوع اعلان نمود تا منهج صحيح تعليمي طراحي و اساتيد معتمد يافت شوند و مسئوليت بزرگ تعليم دختران به آنان محول گردد. آنچه را رسانههاي غربي، وابستهگان آنها و افراد جاهل نهضتهاي اسلامي دامن زدند، از روي تعصب و نفرت بود.»
[الميزان لحرکة طالبان]
در مجله معروف البيان آمده است: «تاريخ به ياد خواهد داشت که اين دولت نوپا عليرغم همه اصلاحاتي که در مدت کوتاهي انجام داد، بهترين شانس را از دشمني به اسم (جامعه بين المللي) به دست آورد؛ زيرا به هيچ يک از اين فضيلتهاي دولت نوپاي امارت اسلامي اعتراف ننمود و آن را به عنوان «حکومت سختگير» معرفي کرد؛ چون در جامعهاي فقيرانهي خويش مردان را در استخدام به وظايف دولتي بر زنان مقدم داشتند و تحصيل دختران را در کشوري که عساکر نظامي اشغالگران بيرون شدند اما برنامههاي درسي و تعليمي خويش را به ارث گذاشتند، به تاخير انداخت»
[مجله البيان: شماره 170/ صفحه 98].
آنچه در مورد برادران سابق ما (دور پيشين امارت اسلامي) ذکر شد امروز نيز ذکر ميشود؛ ظرف يکسان است و وضعيت مشابه است.
خدايا براي برادران ما در افغانستان هدايتي نصيب کن که اطاعت کنندگان از تو تجليل شوند، نافرمان تو ذليل گردند و در ميان شان امر به معروف و نهي از منکر اقامه شود.