
پیشگیری (وقایه) از جرایم
مقدمه
برای رهنایی انسانها و جلوگیری از شرک وگناه، الله(ج) یک لک وبیست وچهار هزار پیغمبران فرستاده وبالای انها چهار کتاب وصد صحیفه نیز نازل گردیده که مردم را به راه راست رهنمایی کنند و یک الله(ج) را عبادت کنند واز هرنوع گناه، فساد وجرایم جلو گیری نمایند. جرایم را قبل از وقوع وقایه نمایند. وقایه بهتر از مجادله است که در جامعه رول ارزنده دارد، اگر در جامعه جرایم وقایه شوند ضرور نیست که پولیس جهت بر رسی محل جرم، دستگیری مجرمین و څارنوال وقاضی جهت تحقیق واصدار حکم خودرا مصروف نمایند. ازیک طرف سر ومال مردم به امن میگردند وازطرف دیگر مفاد اقتصادی نیز می باشد. که از مصرف زیاد در بخش های مختلف از قبیل پولیس، څارنوالی و محابس جلو گیری به عمل می اید.
یک ضرب المثل عام در کشور ما است که مجرم دوقدم از پولیس بیشتر است. بخاطریکه قبل از قبل مجرم جرم مرتکب میشود و بعدا به پولیس اطلاع میرسد درین جا پولیس ازبر رسی محل واقعه شروع میکند و بعدا څارنوال وقاضی دست بکار میشوند. پیشگیری درلغت به معنی مانع شدن جلوگیری کردن ووقایه است. اما در اصطلاح جرم شناسی دو تعریف داریم:
1. تعریف عام پیشگیری:
که توسط شخصی بنام شرمن ارائه شد. ایشان بیان میکند هر اقدامی که نتیجه آن کاهش جرایم باشد پیشگیری نام دارد، لذا تعریف شرمن یک تعریف عام است مهم نیست چه کاری صورت بگیرد بلکه نتیجه مهم است.
2. تعریف خاص پیشگیری:
که توسط گسُن ارائه شده است. ایشان میگوید به اقدامات غیر کیفری که هدف اصلی آن کاهش جرایم است پیشگیری میگویند. بنابر این اقدامات کیفری از دایره شمول پیشگیری به معنای خاصی خارج میگردد. در صورت که تعریف عام اقدامات کیفری هم شامل میشد. به موجب تعریف پیشگیری به معنای خاص اقداماتی که حتی غیر کیفری هستند. اما هدف اصلی آنها کاهش جرایم نیست باز هم از بحث پیشگیری به معنای خاص خارج میشود. یک وقت شهرداری در برنامه توسعه خود هر چهار پنج سال یک پارک احداث میکند، این پیشگیری نیست پیشگیری زمانی است که این پارک به هدف کاهش جرایم ساخته شود. افزایش روشنای خیابانها زمانی پیشگیری است که اداره برق صرفاً این کار را بر حسب وظیفه ذاتی خویش انجام نه داده باشد. بلکه با هدف کاهش جرایم آن را انجام داده باشد.
سوال: آیا میتوان با افزایش مجازات از افزایش جرایم جلوگیری کرد؟
نه خیر افزایش مجازات با میزان افزایش جرایم تاثیر می گذارند بطور مثال مجازات مانند شاخه برگ درختان است که بعد ازقطع نمودن آن شاخچه های باقی مانده درخت قوی تر شده ورشد می کند. اما بعداً مشخص شد که مجرم درارتکاب جرائم اصلا به مجازات جرم توجه ندارد. به همین ترتیب یک وقت درشهر پارس فرانسه از کیسه بری که گرفتار شده بود پرسان کردند که چرا دزدی کردی؟ کیسه بر گفت: در وقت اعدام یک جنایتکار که مردم تماشای آنرا میکردند من پول های آنرا دزدیدم.
در یک تقسیم بندی پیشگیری برسه دسته تقسیم شده است: اولیه، ثانویه و ثالثیه.
۱. اولیه: برای تمام مردم است. به معنای اقدامات کلی است که در جهت از بین بردن زمینههای جرائم در سطح جامعه صورت می گیرد. مثل برنامههایی که جهت از بین بردن اعتیاد، بیکاری و ترک تحصیل انجام میشود.
۲. ثانویه: برای کسانی است که در آستانه و قوع جرم می باشند و نیاز به اقدام فوری دارند. هنوز جرمی مرتکب نشده اند اما اوضاع و احوال و قرائن به نحوی است که امکان وقوع جرم از ناحیه آنها زیاد است. مثل افراد ولگرد، معتاد ودیوانه … وغیره .
۳. ثالثیه: لازم به کسانی است که یک بار مرتکب جرم شده اند و از این رو اقداماتی انجام میدهیم که از تکرار مجدد جرم جلوگیری شود.
انواع پیشگیری از جرایم قرارذیل است:
الف- پیشگیری اجتماعی.
ب- پیشگیری وضعی وتخنیکی.
ج- پیشگیری کیفری(جزایی) .
الف – پیشگیری اجتماعی(اصلاحی):
پیشگیری اجتماعی به کلیه اقداماتی که در راستای اصلاحات فردی و رفع عوامل جرم زای اجتماعی و محیطی اهم از خانواده، دوستان، همسالان، رسانههای گروهی، عوامل اقتصادی و آموزشی صورت میگیرد، اطلاق میشود و دو نوع است: پیشگیری رشد مدار و پیشگیری جامعه مدار.
اول پیشگیری رشد مدار: به این توجه میشود که رشد جرائم در سطح جامعه در کدام مرحله از مراحل زندگیشان متوقف شده است و برای مربوطه اقدامات لازم صورت میگیرد. مثلاً در یک جامعهای که ۱۰۰ نفر جمعیت در آن قرار دارد ۱۰ نفر مجرم یا پرخاشگر هستند این به دلیل است که خانوادههای این ۱۰ نفر نتوانستند در کودکی و نوجوانی به بچهها آموزش بدهند که پرخاشگری خوب نیست لذا برای والدین آنها برنامهای گذاشتند که چگونه اطفال خویشرا تحت تربیه واموزش قرار دهند تا منحرف نشوند.
دوم پیشگیری جامعه مدار: مبنی براین است که ماباید کاری کنیم که مجرم مجدداً به اجتماع بر گردند. یعنی از طریق اجتماعی کردن دوباره مجرمین از ارتکاب مجدد جرایم پیشگیری نمایند. دلیل ارتکاب جرم ازسوی خیلی از مجرمین به علت احساس است که دارند وگمان می کنند دراجتماع هیچ نقشی ندارند. ما باید افرادیک ساکن مناطق جرم خیز والوده هستند را جامعه پذیر سازیم. مثلاً ادارت دولتی، مثل اداره ثبت احوال نفوس یا … وغیره ویا حتی کلانتری به این مکانها انتقال یابند و این افراد تصور کنند دراین امور تعمل دارند. رفت وامد ها باعث می شود که ساکنین آن مناطق جامعه پذیر وبه سراغ جرم نروند.
جرائم یقه سفید:
کسی که این اصطلاح را اختراع کرد شخصی است به نام ساترلن، او بیان میکند که بخشی از مجرمین هستند که به آن توجهی نشده است. از نگاه قانونگذار مخفی مانده اند و وازمجازات باز مانده است، که به آنها مجرمین یقه سفید میگویند.
او بر این عقیده است که این مجرمین چند ویژگی خاص دارند که عبارت اند از:
۱- همیشه نسبت به آنها اصل برائت وجود دارد؛ یعنی جامعه به هیچ وجه به او به دید مجرم نمیتواند بنگرد لذا این افراد اصلأ دوست ندارند که از آنها تصویر بدی در جامعه بوجود بیاید و روی این موضوع خیلی حساس هستند.
۲- این مجرمین با توجه به موقعیتشان دست به ارتکاب جرم میزنند در واقع اشخاص بلند مرتبه و دارای موقعیت و سمت حساس هستند. مثلاً اگر یک کارمند عادی بخواهد جرم را انجام بدهد همه مردم به کار او حساسیت نشان میدهند. اما اگر یک مدیر کل و یا معاون وزیر اختلاس میلیاردها افغانی کند هیچ کس هم متوجه نمیشود. مجرمین یقه سفید از موقعیتشان سوء استفاده میکنند.
۳- مجرمین یقه سفید مرتکب جرائم فسفری میشوند. جرائم فسفری جرائمی هستند که نیاز به تفکر، مغز و حیله و نیرنگ دارد مقابل جرائم کلسیمی که آنها بیشتر نیاز به قدرت دست و نیرو دارد.
۴- با این که اکثر جرائم با فعل تحقق میگردد، این سری از جرائم با ترک فعل صورت میگیرد. آن مشکل خواهد بود.
• رقم سیاه جرائم این گونه مجرمین بسیار بالاست. رقم سیاه رقمی است که نه جرم و نه مباشر هیچ کدام کشف نشده اند.
• بطوری خلاصه میتوان جهت اصلاح جامعه تبلیغ وترویج احکام دین مقدس اسلام وقوانین نافذه کشور در جاهای ذیل صورت گیرد :
• 1 ـ مساجد
• 2 ـ مکاتب
• 3 ـ ادارات دولتی وخصوصی
• 4 ـ سازمان های اجتماعی
• 5 ـ پوهنتون های دولتی وخصوصی
• 6 ـ ـ در محلات سلب ازادی
• 7 ـ نقش وزارت حج واوقاف(در استخدام امامان واجد شرایط) وسایری مناطق کشور
• 8 ـ // // کار وامور اجتماعی را جع به کاهش بیکاری
ب – پیشگیری وضعی وتخنیکی:
اقداماتی که در وضعیت ارتکاب جرم و مراحل ارتکاب جرم صورت میگیرد تا فرصت ارتکاب جرم را از مجرم بگیرد. به جای اینکه شخص را عوض کنیم وضعیت ارتکاب جرم را عوض میکنیم. همانند بلند کردن دیوار منازل یا روشنی محلهها در شب و نصب دزدگیر(زنگ های الکترونیکی که در وقت تماس زگنال می دهد)
مبنای پیشگیری وضعی:
بر اساس نظریه اصالت سودمندی بنتام است که اشاره میکرد تمامی افراد در رفتارهایشان دنبال سود و فایده هستند. پس باید کاری کنیم که شخص خود را در عدم ارتکاب جرم بداند و از بزه منصرف شود.
روشهای پیشگیری وضعی:
الف) جرم انگاری جرائم مانع:
جرمی از سوی قانون گذار مطرح میگردد که از طریق آن از مرحله بعدی جرم پیشگیری کرده باشد. مثل ممنوعیت حمل غیر مجاز سلاح که قانون گذار با این کار از وقوع قتل پیشگیری میکند.
ب) ایجاد حفاظتهای فیزیکی:
همانند قرار دادن درهای حفاظتی فلزی در ورودی آپارتمانها.
ج) ایجاد مانع بین افراد و سیکل جرم:
معمولاً در مورد مسٔولین یا سرمایه داران یا سیاستمدارن اعمال میگردد. مثل بررسی قبلی نقاطی که این افراد میخواهند در آنجا حضور پیدا کنند یا قرار دادن گارد ویژه.
د) شیوه سنتی نظارت و کنترول همانند پولیس، نگهبان، سرایدار و… کنترول خروجیها و ورودیها مثل نصب گیت مقناطیسی.
و) استفاده از کارت های بانگ بجای انتقال پول.
هـ ) ایجاد فاصله یا موانع بین موضوع جرم ومجرم .
انتقادات پیشگیری وضعی:
۱. جابه جایی یا انتقال جرائم: که مهمترین ایراد این نوع پیشگیری میباشد و بیان میکند که با این نوع پیشگیری جرائم از ریشه پیشگیری نمیگردد. مثلاً سارق از این به بعد از شیوه هاجدید دیگر استفاده می کنند .
۲. این نوع پیشگیری همه جرائم و همه افراد را نمیتواند پوشش بدهد. زیرا این نوع پیشگیری یک حالت توصهای دارد و مثلاً همه مردم را نمیتواند به نصب دزدگیر مجبور کند.
۳. ایراد اقتصادی: به مصرف زیاد صورت می گیرد. و برای چنین هزینههایی باید یک فرهنگ سازی صورت بگیرد.
۴. ایراد حقوقی: این نوع پیشگیری گاه مخالف آزادیهای اشخاصی است که ممکن است انسان احساس امنیت خاطر و آرامش خود را از دست بدهد.
۵. پیچیده کردن جرائم: وقتی برای طلا فروشی دزدگیر نصب میشود سارق از ارتکاب جرم پشیمان نمیگردد بلکه به دنبال آن است که دزدگیر را خنثی کند بعضی جرائم فنیتر و تخصصیتر میشود.
بطوری خلاصه میتوان پیشگیری وضعی را به طریقه های ذیل صورت می گیرد:
1 ـ نصب کمره های امنیتی .
2 ـ سیم خاردار.
3 ـ دیوارها ودیوار های اسکو (سمنتی).
4 ـ پهره وگزمه وپوسته های امنیتی
5 ـ کندن جوی ها ، خندق ها ودیگر موانع .
6ـ نصب دزد گیر ونصب دروازه های مقناطسی.
ج – پیشگیری کیفری (جزای ):
وقتییکه پیشگیریهای اجتماعی (اصلاحی)، وضعی و تخنیکی اثرگذار نباشد جهت جلوگیری از جرایم از پیشگیری کیفری استفاده صورت میگیرد. که عبارت است از تطبیق مجازات بالای مجرم بوده که هدف مجازات اصلاح مجرم وعبرت به جامعه می باشد که در جریان سلب آزادی از عمل خویش پشیمان شده ودر پهلوی ان کار تربیتی واصلاحی نیز بامجرمین صورت میگیرد. که در نتیجه از تکرار جرم پیشگیری میشود.
بایدبخاطر داشت که مجازات متناسب با عمل ارتکاب یافته باشد وقاضی در اصدار حکم تمام جوانب قضیه، شخصیت مجرم وانگیزه ارتکاب جرم رادرنظر داشته باشد. که درتخفیف مجازات اثر خاص دارد .
همچنان هیچ مجرم بدون مجازات نماند وهیچ بی گناه مجازات نشود که درجامعه جلوگیری از رشد جرا یم میگردد.
بطوری خلاصه میتوان پیشگیری کیفری را به طریقه ها ی ذیل صورت می گیرد:
1 ـ تطبیق قوانین جزائی یک سان بالای مجرمین
2 ـ مجازات عادلانه به مجرمین
3 ـ کار تربیوی بامحبوسین در محلات سلب ازادی
4ـ ترس از مجازات
5ـ اکثرأ دانشمندان جهان به این عقیده هستند که مجرم به اثر ارتکاب عمل مخالف قوانین مقررات جامعه نظم جامعه رابر هم زده وجامعه حق دارد آنرا مجازات کند.
نتیجه
باتر تیب وتحریر این مقاله به این نتیجه رسیدم که جلو ګیری از جرایم وتامین امنیت اعتبار و پرستیژ دولت را درکشور بالا میبرند ومردم که جان ومال انها به امن باشند خودرا مصون احساس میکنند درین صورت مردم میتوانند به ارامی بدون کدام تشویش وظایف سپرده شده و شخصی خویش را به صورت درست انجام دهند. اگر قبل از وقوع جرایم جلو گیری گردد از مصارف زیاد در بخش های امنیتی، قضا ومحابس جلو گیری بعمل می اید.
ماخذ:
۱- ستوده هدایت الله ، بهشته مرزائی وافسانه پازند، چاپ پنجم انتشارات اوای نور تهران ایران ) سال ۱۳۸۷ هجری شمسی .
۲- محسنی فرید، جرم شناسی، نشرات پوهنتون امام صادق، تهران، سال(۱۳۹۴) هش.
پوهنمل سمونوال شیرعلی«باتور احمدزی» / د جنایی علومو دیپارتمنت استاد