ټولنه اوکلتور

انسان موجودی با کرامت

ذات انسان به دنبال کشف حقیقت و ماهیت هستی است و به همین منظور بیشتر و دقیق تر متمایل به مافیهای آن شده، تعقل و تدبر می‌کند. امروزه اگر اکناف و اطراف تان را با عقلانیت و هوش کامل بنگرید در خواهید یافت که انسان جهت نائل شدن به مافیهای هستی و درک آن دست به چه نوع اکتشافات و اختراعاتی زده است، این ذات انسان است که علاقه مند کسب فهم و تدبر در آن است تا به اصالت و ماهیت خود پی ببرد. اما در اکناف مان ناظر برخی از افرادی هستیم که در این مسیر دچار سردرگمی شده و سمت فکر و هوش شان را در جهت نادرست و غلط سوق داده
اند.
بلی، آنان رهروان شیاطین انسان نمایی هستند که قسم یاد کردند که اسلام و مسلمانان را آسوده خاطر نگذارند و هر طور شده آنان را در منجلاب جهل و ظلمت فروبرده، ذلت و خواری را برای آنان به ارمغان بیاورند.
اگر تاریخ اسلام را مورد غور و بررسی قرار دهیم، درخواهیم یافت که مسلمانان از مزیت های اسلام برخوردار بوده و عزت و غیرت شان برای جهان کفر، هویدا و مبرهن است، آنان صاحب جایگاه توأم با شرافت و کرامت بودند. آنان مسلمانان خوش نام و خوش آوازه ای بودند که حتی در قرآن کریم از آنان به عنوان سخت گیر در برابر دشمن و با عطوفت باهم یاد شده و در این زمینه خداوند متعال سفارشاتی نموده، تا باشد بشر به این اصل مهم که همانا انسانیت توأم با شرافت است، دست یابد. اما این تاریخ گهربار اسلام توسط دسیسه های ظالمان و کافران، با راه اندازی ایدیولوژی های خاص و تاکتیک های خصمانه، مورد دست برد قرار گرفت که پیامد آن جز تفرقه و اختلاف چیز دیگری نبود. زمانیکه دشمنان اسلام و مسلمانان توانستند با پخش و نشر برنامه های شان و اجیر کردن انسان های سست عنصر، فضای اخوت و برادری را مورد دست برد قرار دهند، مسلمانان روز به روز از همدیگر دور شدند، به حدی که امروزه در بین اکثر کشورهای کفری مرزی وجود ندارد، اما در بین مسلمانان، فاصله و حد و مرزها به اوج خود رسیده است. در گذشته غربی ها توانستند که برخی از رهبران و زمام داران کشور را با بسته های دالری و سیاست های مکارانه ای شان فریب دهند و از آنان مانند ربات های بی منطق و بی اختیار در جهت نائل شدن به خواسته-های شان سوء استفاده کنند. همین غلامان حلقه به گوش با انجام دادن هر نوع اعمال قبیح، هر نوع ناهنجاری را در این سرزمین حکم فرما نمایند. به مرور زمان هوا و هوس بر هوش شان غالب شده و از آنان سفاکانی ساخت که هر روز خون هزاران نفر را به خاطر هوس های مادی شان، می ریختند.
در نهایت شاهد بودیم که برخی از زمام داران کشور تمام دارائی کشور را به بهانه های مختلف غارت و چور و چپاول نموده و به اربابان خود که نقش اصلی را آمریکا به دوش داشت، سپردند تا نزد شان هوشیار و وفادار جلوه کنند و چند روزی را در آن کشور آزادانه زندگی کنند. اما همان سفاکان و ظالمان امروزه با کمال بی شرمی در کشورهای خارج با کوله باری از منت و ذلت زندگی می کنند و باداران شان دیگر به آنان بی توجه و بی رغبت شده و آنان را بی آبرو در سطح ملی و بین المللی ساختند.
امروزه در کشور ما فضای اخوت و برادری حاکم شده و مردم افغانستان از این بابت خرسند اند و از نظام حاکم می خواهند دیگر چنین افراد ظالم و زورگو را در کشور اجازه ندهند که به آسانی دست به انجام اعمالی بزنند که دیگران را برنجانند و آینده کشور و ملت را نابود سازند. باید دانست که کشور عزیز ما افغانستان توسط خودمان ساخته و آباد می شود و در این راستا اتحاد و اتفاق ما مهم و حیاتی است و اگر به همین وحدت نائل آییم، دیگر رنگ بدبختی را نخواهیم دید.
برگرفته شده از هفته نامه عروج

Related Articles

ځواب دلته پرېږدئ

ستاسو برېښناليک به نه خپريږي. غوښتى ځایونه په نښه شوي *