لیکنېمقالی اوتبصرې

بررسی قاعده فقهی «وزر» در نظام حقوقی افغانستان بخش دوم پایانی

2- اصل شخصی بودن مسؤولیت جزایی در قوانین افغانستان
سیاست جنایی افغانستان بعد از پذیرش حقوق موضوعه و عرفی در این کشور همواره بر رعایت اصل شخصی بودن مسؤولیت جزایی تأکید داشته است. مرور قوانین افغانستان اعم از قانون اساسی و سایر قوانین جزایی نشان دهنده آن است که قانونگذار با توجه به اهمیت اصل مذکور، حداقل یک ماده قانونی را با عبارت «جرم یک عمل شخصی است…» به این اصل مهم و بنیادین حقوق جزا اختصاص داده است. در ادامه جایگاه اصل مذکور را در قوانین اساسی و سایر قوانین کشور، مشخص خواهیم کرد.
الف) قانون اساسی
بررسی قوانین اساسی افغانستان از گذشته تا کنون نشان دهنده آن است که اصل شخصی بودن مسؤولیت جزایی جز در نظام نامه اساسی 1303 امان الله خان و اصول اساسی 1310 نادرشاه در سایر قوانین اساسی که بعد از این دو قانون وضع و تصویب شده است به صراحت مورد تأکید قرار گرفته است. یکی از دلایلی‌که دو قانون مذکور در رابطه به اصل شخصی بودن مسؤولیت جزایی، ساکت است، شاید یکی آن این باشد که در آن زمان نظام حقوقی افغانستان، شدیداً متأثر از مجله الاحکام بود. چنانچه در دومین سمینار رؤسای محاکم ولایات به منظور توصیه و انسجام مسایل مفتی به فقه حنفی و … چون مأخذ فقه حنفی متعدد و در قول راجح و ارجح مفتی به از غیر آن که به امام اعظم(رح) و یاران او نسبت داده می‌شود، در کتب مختلفه فقه حنفی آراء مختلفی وجود دارد، بنابراین، به منظور حل این معضله و تأمین عدالت و مساهلت به طرفین دعوی و محکمه و سرعت در اجرای امور چنین تجویز می‌گردد که کتاب الاتاسی (شرح مجلۀ الاحکام) که مسایل راجح به فقه حنفی را توحید نموده است، به حیث مأخذ بوده و محکمه به آن مراجعه و اتکا نماید.(ژوبل، 1381: 8)
قوانین اساسی که بعد از این دو قانون اساسی در افغانستان تصویب شده، همگی اصل شخصی بودن مسؤولیت جزایی را به رسمیت شناخته است. چنانکه قانون اساسی 1343 در ماده 26، قانون اساسی جمهوریت در ماده 31، قانون اساسی زمان کارمل در ماده 30، قانون اساسی داکتر نجیب الله در ماده 41 و بالاخره قانون اساسی جمهوری اسلامی افغانستان مصوب سال 1382 که هم اکنون مرعی الاجرا است، اصل مذکور را تذکر داده و به عنوان مهمترین سند تقنینی در افغانستان، نهادهای عدلی و قضایی را مؤظف ساخته تا در راستای رعایت اصل متذکره اقدامات عملی را روی دست گیرند.
ب) قانون اجراات جزایی
اصول محاکمات جزایی یکی از رشته‌های مهم و غیر قابل انفکاک حقوق جزا می‌باشد که اهمیت آن در اجرایی پروسه عدالت جزایی فوق العاده مهم بوده و چنانچه در این قانونی مهم کاستی‌ها و نواقص موجود باشد، بدون شک اجرایی پروسه عدالت نیز به مشکلات مواجه خواهد شد. این قانون در حقیقت نمایان‌گر چگونگی عدالت جزایی و حقوق جزایی هر کشور است. اصول محاکمات جزایی با مشخص کردن گام به گام پروسه عدالت جزایی از خودسری‌ها و خودکامگی‌های مسئولین عدلی و قضایی جلوگیری نموده و نیز حقوق متهمین و مظنونین را مشخص می‌سازد. به طور خلاصه باید گفت که اجرایی بی‌عیب و نقص عدالت جزایی، وابسته به قانون اجراات جزایی بوده و یک محاکمه عادلانه نیز فقط با یک قانون استاندرد اجراات جزایی تضمین شده می‌تواند.(آشوری، 1385: 12)
اصل شخصی بودن مسؤولیت جزایی همانند قوانین جزایی به صورت صریح در ق.ا.ج ذکر نشده است اما به صورت ضمنی می‌توان استنباط نمود که برخی از مواد قانون مذکور مربوط به اصل شخصی بودن مسؤولیت جزایی است. چنانچه یکی از شیوه‌های نامشروع و غیرقانونی وادار ساختن مجرم به اقرار، ارایه اطلاعات در مورد شرکا و معاونین، قبول جرم و… که از گذشته های دور رواج داشته است، استفاده از اقارب و نزدیکان وی‌ می‌باشد. طوری‌که خانم جوان متهم را به توقیف‌گاه آورده و تهدید می‌کنند در صورتی که مثلاً به جرمش اقرار نکند، خانمش را مورد تجاوز قرار خواهند داد. بدین ترتیب شخص را از نظر روانی تحت فشار قرار داده و به این وسیله او را وادار به اقرار، قبول جرم و غیره می‌نمایند.
فقره 4 ماده 2 یکی از اهداف قانون مذکور را محاکمه عادلانه‌ای می‌داند که در آن هیچ انسان بیگناه که در ارتکاب جرم دخالت نداشته مجازات نشده و همچنین هیچ مجرمی از تعقیب عدلی و قضایی باز نماند. به نظر می‌رسد این فقره اصل شخصی بودن مسؤولیت جزایی را مورد تأکید قرار می‌دهد، زیرا در صورتی‌که یک شخص بیگناه به دلیل داشتن قرابت با مجرم مورد مجازات قرار گیرد، مخالف اهداف قانون اجراات جزایی، اجراات صورت گرفته است که قابل قبول نمی‌باشد.
هکذا فقره 3 ماده 7، تحت فشار گذاشتن متهم را که به احتمال زیاد با استفاده از اقارب و نزدیکان وی به منظور اقرار و کشف جرم صورت می‌گیرد، مورد نهی قرار داده است. از مجموع مطالبی که در گفتار فوق از آن تذکر به عمل آمد، نتیجه می‌گیریم که اصل شخصی بودن مسؤولیت جزایی از جایگاه رفیعی در نظام حقوقی افغانستان اعم از فقه اسلامی که از جمله منابع مهم نظام حقوقی افغانستان است و هم در قوانین موضوعه، برخوردار است. با این وجود شواهد تاریخی نشان دهنده است که این اصل همواره در زمان های مختلف توسط زمامداران حاکم در این سرزمین نقض شده است. در دوران نظام‌های سلطنتی که بیشتر به سوی استبداد گرایش داشتند، جرم را به تمام اعضای فامیل تسری داده و آن‌ها را به بردگی می‌کشیدند.(کاتب، 1390: ج3، 259) یا به خاطر جرمی که برادر مرتکب گردیده، خواهر را به ازدواج خانواده مجنی علیه در می‌آوردند که از آن به نام «بد دادن» یاد می‌شود و متأسفانه این سنت سئیه نظامی های شاهی، تا هنوز هم در برخی مناطق افغانستان رایج است. شدیدترین موارد نقض اصل شخصی بودن مسؤولیت جزایی بعد از ترور نادرشاه توسط جوانی به اسم عبدالخالق اتفاق افتاد که نه تنها خانواده و اقارب عبدالخالق را نابوده کردند، بلکه تمام هم‌صنفی‌ها، استادان، و کسانی‌که با عبدالخالق مراودت و دوستی داشتند، به دار مجازات آویخته شده و به ابدیت پیوستند. (نویسندگان افغانستان، 1372: 64)
به همین ترتیب در زمان حزب دموکراتیک خلق که حتی به رفقا و هم‌فکران خود رحم نکرده و در مقاطع مختلف ضمن شکنجه و تعذیب مظنون به خیانت، خانواده‌های آنها را نیز مورد شکنجه و حبس قرار دادند. و نیز در زمان حکومت مجاهدین و امارت اسلامی که یکبار دیگر مسؤولیت شخصی به فراموشی سپرده شد و مسؤولیت جمعی احیا گردید. در آن زمان تعلق به یک زبان، قوم و مذهب، کافی بود تا شخص مجرم قلمداد شده و به شدیدترین وجه ممکن توسط رقبا مورد مجازات قرار گیرد. خوشبختانه بعد از روی کار آمدن نظام جدید، دولتمردان افغانستان به دنبال نقض اصل مذکور به صورت سازماندهی شده نیستند. ولی در برخی موارد این اصل به خاطر عدم فهم و آشنایی مراجع ذیربط از قانون، نقض می‌گردد.
نتیجه گیری
از مجموع مباحث فوق نتیجه می‌گیریم که اصل شخصی بودن مسؤولیت جزایی از جمله اصول بنیادین حقوق جزا به شما رفته و در راستای جلوگیری از ظلم، استبداد و شکنجه افراد بیگناه در فرایند تعقیب و تحقیق، نقش اساسی را عهده‌دار می‌باشد. به همین منظور نظام حقوقی افغانستان، اصل مذکور را گاهی در قالب قاعده فقهی «وزر» که فقه اسلامی در قرون متمادی مبنای عملکرد دستگاه حاکم این سرزمین را تشکیل می‌داده و زمانی هم به اساس حقوق موضوعه که بیشترین تأکید را بر حقوق بشر، امنیت روانی و جسمی و آزادهای انسان دارد، به رسمیت شناخته است.
منابع فقهی اعم از قرآن، سنت، عقل و اجماع که از جمله مهمترین منابع قانون گذاری در افغانستان به شمار می‌رود، به کرات نسبت به رعایت این اصل هم از نظر تئوری و هم از نظر عملی اشاراتی داشته و پیروان خویش را نسبت به رعایت آن ملزم ساخته است. همچنین قانون اساسی و سایر قوانین نافذه کشور که هم اکنون مبنای اجراات و اقدامات نهادهای عدلی و قضایی را تشکیل می‌دهد، در موادات متعدد، مسؤولین ذیربط را مکلف به رعایت اصل شخصی بودن مسؤولیت جزایی نموده است.
از زمانی‌که حقوقدانان متوجه شدند که تطبیق یکسره و بدون استثنای این اصل، از طرف دیگر منجر به بی‌عدالتی و ضایع شدن حقوق بینوایان می‌گردد، تصمیم گرفتند تا استثناأتی را برای این اصل در نظر بگیرند که متعاقب این تصمیم حقوقدانان استثناأتی در قوانین جزایی کشورهای مختلف در نظر گرفته شد که قانونگذار افغانستان نیز به تبعیت از آنها، استثناأت را برای اصل مذکور در نظر گرفت.
منابع
کتب)
1. آشوری، محمد؛ آیین دادرسی کیفری، (تهران، سمت، چ11، 1385).
2. ابوالمحمد، عبدالحمید؛ حقوق اداری، (تهران، انتشارات دانشگاه تهران، چ2، 1370).
3. جعفری لنگرودی، محمدجعفر؛ ترمینولوژی حقوق، (تهران، کتابخانه گنج دانش، چ4، 1368).
4. حسینی دشتی، سیدمصطفی؛ معارف و معاریف: دایرۀ المعارف جامع اسلامی، (تهران، مؤسسه فرهنگی آرایه، 1379).
5. دلفانی، علی اشرف؛ مبانی مسؤولیت کیفری در حقوق اسلام و فرانسه، (تهران، بوستان کتاب قم، 1382).
6. دهخدا، علی اکبر؛ لغت نامه، (تهران، دانشگاه تهران، 1345).
چکیده
از آن جایکه قرانکریم بزرگترین معجزه و کلام الهی خداوند (ج) میباشد در هر بعد که مطالعه شود عاری از حکمت نمی¬باشد زیرا این کتاب مقدس توسط جبریل امین برای حضرت محمد (ص) که آخرین پیامبر جهت رهنمایی و هدایت بشر نازل گردیده است. البته نزول قرآنکریم نظر به تحقیق و دیدگاه علما در دو مرحله صورت گرفته است که در مرحله اول از لوح محفوظ به آسمان دنیا به طور یکبارگی نازل شده است و در مرحله دوم به شکل تدریجی در مدت بیست و سه سال حسب ضرورت و تقاضای مسلمانان به موضوعات مختلف که از پیامبر (ص) سوال میکردند به تدریج نازل گردید، تحت عنوان این مقاله علمی حکمتی که در نزول تدریجی قرآن نهفته است مورد بررسی قرار مي¬گیرد که در این بحث ابتدا باید تعریف مختصر قرآن ، معنی لغوی واصطلاحی نزول و مفهوم عام آن بیان گردیده وسپس حکمت نزول تدریجی را به معرفی گرفته واضح خواهد شد.
گفتار اول-مفاهيم قرأن كريم
جزء اول- تعريف لغوی قرآن¬كريم: قرآن در لغت از( قرأ يقرأ) به معنی جمع کردن است سبب استعمال آن به معنی خواندن اینست که حروف و کلمات در این حالت جمع کرده می¬شوند. قرآن نیز علاوه بر قرائت مصدر (قراء یقراء ) میباشد. خداوند (ج) میفرماید ترجمه ای محمد به تکرار قرآن به عجله زبان خود را حرکت نده تا آنرا زود یاد آوری هر آینه جمع کردن در سینه تو بر عهده ما است و نیز جمع کردن و خواندن آن بر عهده ماست پس چون آنرا خواندیم در خواندن از او پیروی کن.
جزء دوم- مفهوم اصطلاحی قرآن: قرآن کلام الهیست که به زبان عربی به حضرت محمد «ص» وحی شده و برای ما به طریق تواتر نقل گردیده تلاوت آن ثواب داشته، لفظ ومعنى أن معجز بوده و میان دو پوش مصحف نوشته شده است ( وَقُرْآنًا فَرَقْنَاهُ لِتَقْرَأَهُ عَلَى النَّاسِ عَلَى مُكْثٍ وَنَزَّلْنَاهُ تَنْزِیلا) ترجمه: و قرآن را به تفرق فرستادیم تا بخوانی آنرا به مردمان به درنگ که به دفعات فرو فرستادیم.)
جزء سوم- مفهوم نزول قرآن کریم نزول در لغت به معنای فروافتادن از بلندی است نزل عن دابته « یعنی از اسبش فرود آمد يا افتاد. قرآنکریم کلام الهی از ازل در لوح محفوظ وجود داشته (بل) هو قرءان مجيد في لوح محفوظ ) بلکه این کتاب گرامی قدر است نوشته شده در لوح محفوظ.
گفتار دوم- نزول و حکمت های نزول قرآن کریم
جزء اول- نزول اول: طبق روایت حضرت ابن عباس نزول اول از لوح محفوظ به جایی به نام بیت العزت در آسمان دنیا که به آن بیت المعمور نیز گفته میشود صورت گرفت بیت المعمور عبادتگاه فرشتگان در آسمان دنیا است که روبروی کعبه الله قرار دارد نزول یکبارگی قرآن در آیات ذیل به اثبات رسیده است. شَهْرُ رَمَضَانَ الَّذِي أُنْزِلَ فِيهِ الْقُرْآنُ ) « بقره: ۱۸۴». ترجمه : ماه رمضان ماه است که قرآن در آن نازل شده. انَّا أَنزَلْنَاهُ فِي لَيْلَةٍ مُبَارَكَةٍ ) (دخان (٣) ترجمه : ما آنرا در شب پر برکت نازل کردیم
جزء دوم-حکمتهای نزول دفعی قرآن
• نزول قرآن به طور کامل به آسمان دنیا برای بزرگ داشت¬ قرآن و کسیکه قرآن بر او نازل شده بوده است.
• قرآن یکجا به آسمان دنیا فرود آمد تا آنچه خداوند با بر انگیختن پیامبر نصیب امت کرده بود به آنها تسلیم کند.
• یکجا فرود آمدن قرآن به آسمان دنیا تکریم و گرامی داشتن بنی آدم و تعظیم مقام آنها نزد ملایکه است.
جزء سوم- نزول دوم: علما تقریبا متفق هستند که نزول تدریجی قرآن زمانی شروع شد که حضرت رسول الله صلى الله عليه وسلم چهل سال عمر داشتند. آغاز این نزول هم طبق قول صحیح در لیله القدر شده است. آیات متعدد در قرآنکریم ذکر شده که دلالت میکند قرآنکریم به تدریج نازل شده از جمله ترجمه: بگو او روح القدوس از جانب پروردگار تو به راستی فرود آورده است تا خدا مومنان را ثابت قدم گرداند و برای هدایت نمودن و مژده دادن مسلمانان (النحل: ١٠٢).
جزء چهارم- حکمت های تدریجی نزول قرآن کریم: در ادبیات فارسی حکمت به معنی « دانایی» «عدل» حلم و بردباری درست کرداری و راست گفتاری « دلیل وسبب» فایده و مصلحت « به کار رفته است (دهخدا)
الف-برای دل گرمی وقوت قلب پیامبر اکرم: ترجمه: و گفتند کافران چرا قرآن به یک دفعه بر پیامبر فرود آورده نشد هم چنین به دفعات آوردیم تا به آن و همچنان نزول آیات قرآنکریم یکی پی دیگر باعث تسلیت رفع حزن و اندوه پیامبر صلی الله علیه وسلم میشود تا اینکه یاس و نا امیدی در قلب محمد (ص) خطور نکند و قلب او بر دعوت و مبارزه اش استوار بوده و بر پیروزی اطمینان کامل داشته باشد. ( الفرقان: ۳۲).
ب-خواندن قرآن برای مردم به آرامی: چون جامعه عرب زمان جاهلیت به احکام و اوامر الهی و قوانین پایبند نبودند رسم و عنعنات آنها را خداوند به تدریجی و آهستگی در مراحل مختلف تغیر داد چنانچه خداوند جل جلاله میفرماید(وَقُرْآنَا فَرَقْنَاهُ لِتَقْرَأَهُ عَلَى النَّاسِ عَلَى مُكْثٍ وَنَزَّلْنَاهُ تَنْزِيلا ) (اسراء: ۱۰۶) ترجمه و قرآنی با عظمت را بخش بخش بر تو نازل کردیم تا آنرا به آرامی بر مردم بخواني.
ج-سهولت حفظ قرآن و فهم آن: خداوند جل جلاله میفرماید: اگر قرآن به یکبارگی نازل میگردید حفظ وفهم آن بالای امت اسلامی آنهم که جدیدا اسلام را برگزیده اند سخت و پر مشقت تمام میشد و نزول تدریجی این تکلیف را از بین برده زیرا تا وقتیکه آیات و سوره دیگر نازل میشد. (الجمعه ۲ )
د-تحریف نا پذیری: نزول تدریجی قرآن این امکان را فراهم میساخت تا اصحاب آیات قرآن را حفظ کنند و بلاغت قرآن از یک سو، واهتمام و عنایت مسلمانان از سوی دیگر وقتی با نزول تدریجی آیات همرا میگشت صیانت و حفاظت از وحی الهی را قطعی میساخت.
ه-ارتباط و پیوستگی با حوادث و رویدادهای زمان: نزول بسیاری از آیات قرآن ارتباط و همبستگی کامل با حوادث و رویدادهای زمان پیامبر اکرم داشته و چون این حوادث تدریجا به وقوع می¬پیوست.
و-تحدی و اعجاز: مشرکان بر گمراهی و عصیان خویش پافشاری می کردند و سوالاتی برای به عجز در اوردن پیامبر (ص) و تحدی می پرسیدند تا با آن نبوت پیامبر را بیازمایند. از این رو یکی از اهداف نزول تدریجی قرآن کریم، پاسخ دادن تدریجی به شبهه های مشرکان و رد استدلال های یاوه گویان برای اثبات حق ورد باطل بود.
ز-تفریق ناسخ از منسوخ: اگر تمام قرآن یکبار نازل میشد در این¬وقت در تفریق ناسخ از منسوخ مسلمانان دچار تکلیف میشدند زیرا در نسخ چنین قاعده است که در صورت تعارض و اختلاف آیت که پس تر نازل شده است آیت سابق را منسوخ میسازد در صورتیکه همه قرآن یکمرتبه نازل شده باشد پس تفریق آنها مشکل به نظر میرسد.
نتیجه گیری: بناء به این نتیجه می¬رسیم که نزول قرانکریم در دو مرحله صورت گرفته است مرحله اول از لوح محفوط به آسمان دنیا بیت المعمور به طور یکبارگی و مرحله دوم از بیت المعمور برای حضرت محمد صلى الله علیه وسلم در مدت بیست وسه سال به صورت تدریجی و حسب ضرورت نزول یکبارگی قرانکریم هم عاری از حکمت نیست که می¬توان آنرا چنین بیان کرد. نزول قرآن به طور کامل به آسمان دنیا برای بزرگ داشت شان قرآن و کسیکه قرآن بر او نازل شده قرآن یکجا به اسمان دنیا فرود آمد تا آنچه خداوند با فرستادن پیامبر نصیب امت کرده بود به آنها تسلیم کند. نزول دفعی قرآنکریم در آیات متعدد به اثبات رسیده است به طور مثال: ترجمه : ماه رمضان ماه است که قرآن در آن نازل شده (بقره (185). ترجمه ما آنرا در شب پر برکت نازل کردیم (دخان (3) و ترجمه: ما قرآن را در شب قدر نازل کردیم. (قدر: (۱) علما تقریبا متفق هستند که نزول تدریجی قرآن زمانی شروع شد که حضرت رسول ص چهل سال عمر داشتند. حکمت¬های در نزول تدریجی قرآن دلگرمی وقوت قلب پیامبر صلی الله علیه وسلم خواندن قرآن برای مردم به آرامی، سهولت حفظ و تدبر در معنی آن ، تحریف نا پذریری، ارتباط و پیوستگی با حوادث و رویدادهای زمان، تفریق ناسخ از منسوخ، تحدى و اعجاز ، دلالت قطعی بر اینکه قرآنکریم از سوی خداوند حکیم و حمید نازل گردیده است.
منابع وماخذ :
1. قرانکریم
2. احمدیان، ملا عبدالله. (۱۳۷۷ه.ش. قرآن شناسی، تهران: نشر احسان
3. اصفهانی ، راغب. ۱۳۷۲ه.ش) مفردات ج۳، ت : غلام رضا خسروی ، تهران : نشر مرتضوی.
4. بیهقی امام ابوبکر احمد بن حسين.( ١٤١٠ هـ). شعب الايمان، زغلول، بيروت دار الكتب العلمية.
5. قطان ، مناع بن خليل. ( ۲۰۰۰م ). مباحث في علوم القرآن ، الرياض : موسسه الرساله.
6. داعی ، عبدالظاهر ۱۳۹۶ ه.ش. قرآن و علوم معاصر ، کابل – افغانستان : انتشارات تمدن شرق.
7. راجی، عبدالقدوس. (۱۳۹۰)ه ش) شناخت آیهها و سورههای مکی و مدنی قرآنکریم. کابل – افغانستان : انتشارات کوثر.
8. عثمانی ، مولانا محمد تقی ( ۱۳۸۹ ش) علوم القرآن. ت : محمد عمر عیدی دهنه ، تهران : شيخ احمد جام
9. سیوطی، عبد الرحمن بن الكمال جلال الدين. (۱۹۹۶م). الإتقان في علوم القرآن ج ۱ ، لبنان: دار الفكر شهراانی ، نعمت الله ( ۱۳۸۹ ه.ش. قرآن شناسی ، کابل : انتشارات الازهر.
10. شیرازی، آیت الله مکارم ( ۱۳۸۶ ه.ش. تفسیر نمونه ج ۳، تهران: دار الکتاب الاسلاميه
11. شیرازی ایت الله مکارم ) ۱۳۸۶ ه.ش. تفسیر نمونه ج ۱۵ تهران: دار الکتاب الاسلاميه.
12. شیرازی ، آیت الله مکارم ( ۱۳۸۶ ه ش تفسیر نمونه ج ۲۱ تهران : دار الکتاب الاسلاميه

پوهنیار محمدیعقوب رسولی

Related Articles

ځواب دلته پرېږدئ

ستاسو برېښناليک به نه خپريږي. غوښتى ځایونه په نښه شوي *