توافقنامه دوحه؛ ملاک عقلانیت حق و باطل
ابوالياس جهادوال
دیروز ( دهم حوت) مصادف به سومین سالروز توافقانه صلح دوحه بود؛ توافقنامه ایکه با خروج « کریس دوناهو» آخرين سرباز آمریکایی، در نیمههای شب ۸ سنبله از میدان هوایی کابل، منتج به خاتمه اشغال ۲۰ ساله متجاوزین صلیبی و احیای نظام امارت اسلامی در سراسر افغانستان شد.
ایالات متحده امریکا و انگلستان در هفتم اکتوبر سال ۲۰۰۱ میلادی در حالی تحت عنوان« عملیات آزادی بلندمدت» بر افغانستان حمله کردند که هرگونه گفتگو و مذاکره با ( امارت اسلامی) را مردود و کسر شأن برای خود تلقی مینمودند و به تمامی کشورهای جهان هوشدار دادند که يا با آنها يا هم در مقابل آنها باشند و نباید بیطرفی را اختیار کنند.
اما در نتیجه مبارزات نفسگیر و نابرابر مجاهدین امارت و همکاری بی دريغ ملت افغان با نصرت آلهی بالاخره تن به گفتگوهای صلح دادند و برای اولین بار در ۱۲ اکتوبر سال ۲۰۱۸ مذاکرات رویاروی با نمایندهگان سياسی امارت اسلامی را در شهر دوحه پايتخت قطر آغاز نمودند.
مذاکرات صلح دوحه درست زمانی آغاز شد که اشغالگران غربی دیگر شکست خود در میدان جنگ با مجاهدین امارت اسلامی را پنهان کرده نمیتوانستند و گلیم اشغال از بيشتر قراء و قصبات کشور برچیده شده و خط نبرد به حومه شهرها رسيده بود. بناءً امريکا و کشورهای حامی آن خواست به نحوی این شکست نظامی خود را در ميز مذاکره تلافی نموده و از طريق سياسی به اهداف شوم خود برسدند.
در این مذاکرات چهارده مرحلهیی که با میزبانی کشور قطر در شهر دوحه آغاز به پيش برده میشد، یک طرف آن را ستراتيژیکهای مهم و کار کشتهیی امریکایی بودند که هر یک آنها سالها در بخشهای مربوطه آموزش تخصصی دیده بودند و یک تیم متخصص مشاورین را نیز در کنار خود داشتند که با هزاران مکر و فريب تلاش داشتند، نظر خود را که همانا ادامه حضور شان در افغانستان و صلب آزادی افغانها بود، بر جانب مقابل تحمیل نمایند. اما جانب دیگر آنهایی بود که بیشتر شان از سنگرها جنگ و یاهم از زندانها بدون هیچگونه آمادهگی قبلی راهی مذاکرات شدند. بناءً با توجه به این نابرابری دیپلوماتيک بيشتر به این باور بودندکه جانب امریکایی در این مذاکرات دست بالا خواهد داشت و ديپلوماتان امارت اسلامی را فاقد دید ديپلوماتيک میدانستند، اما واقعيت برعکس بود.
قرار معلومات روزی گفتگوها میان دو طرف به حدی جدی شد، که شیخ محمد بن عبدالرحمن آل ثانی وزير خارجه قطر به محترم شيرمحمد عباس ستانکزی عضو مذاکره کننده امارت اسلامی گوشزد کرد که بايد حساسيت موضوع را درک کند زیرا با یک ابرقدرت جهانی(امریکا) قرار دارد. اما جناب ستانکزی صاحب در پاسخ برايش گفت: جناب وزير! به اندازه نفوس قطر در مقابله با امریکاییها قربانی داده ایم و به همین تعداد بيوه داريم. بناءً میدانیم که با آنها چگونه برخورد داشته باشیم.
این قاطعيت، عقلانیت، حقانيت و وحدت نظر تيم مذاکره کننده امارت اسلامی منتج به توافقی شد که اکنون امریکایی ها نیز به ناکامی خود در این مذاکرات اعتراف میکنند.
کنت مککنزی، رئیس ستاد فرماندهی مرکزی امریکا، در نشست استجوابیه کمیته نیروهای مسلح ولسی جرگه امریکا که به تاریخ ۷ ميزان سال ۱۴۰۰ برگزار شده بود، اظهار داشت که توافق دوحه یکی از علتهای اصلی سقوط حکومت کابل و نیروهای نظامی تحتالحمايه امریکا بوده است.لوید آستین، وزیر دفاع امریکا نیز اعتراف کرده است که توافق دوحه محدودیتهایی را بر نیروهای امریکایی وضع کرد که باعث تضعیف نیروهای نظامی حکومت کابل و شکست نظامی آنها در افغانستان شد.
مارک میلی، لوی درستیز امریکا نیز جنگ بیست ساله در افغانستان را یک شکست راهبردی تلقی نموده که عقد توافقنامه دوحه این شکست را سرعت بخشید.
همچنان در واکنش با خروج نیروهای امریکایی از افغانستان، ۹۰ جنرال و دریادار بازنشسته آن کشور با صدور نامهای سرگشاده خواهان کنارهگیری لوید آسیتن، وزیر دفاع و مارک میلی، رئیس ستاد ارتش ایالات متحده بهدلیل قصور در انجام وظایف اولیه آنان شدند.
از سوی دیگر دونالد ترامپ، رئیسجمهوری سابق ایالات متحده، در بیانیهای کوتاه، ضمن انتقاد از عملکرد جو بایدن، رئیسجمهوری ایالات متحده در نحوه خروج از افغانستان، خواستار بازگرداندن تجهیزات نظامی آمریکا و یا در صورت نیاز، ارسال نیروهای نظامی برای پسگرفتن این تجهیزات و یا بمباران آنجا شد.
کریس استوارت، عضو جمهوریخواه آمریکا نیز در توییتر خود خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان را شرمآور خوانده و افزوده است که با خروج نیروهای این کشور، شهروندان آمریکایی که در افغانستان به جا ماندهاند شاهد این بودند که چگونه آنان را در پشت خطوط دشمن رها کردند.
فرزند دونالد ترامپ، نیز در واکنش به خروج نیروها از افغانستان در توییتر خود نوشت پدرش در دوره ریاست جمهوری خود گروگانهای آمریکایی را به خانه باز میگرداند اما اکنون جو بایدن شهروندان این کشور را در افغانستان جا گذاشت تا گروگان گرفته شوند.
با توجه به موارد فوق گفته میتوانیم که توافقنامه دوحه نه تنها منتج به خاتمه اشغال ۲۰ ساله کشور از سوی امریکا و ۴۸ کشور حامی آن، احیای نظام امارت اسلامی، تأمین صلح سراسری و حاکميت واحد در کشور شد، بلکه درایت سياسی و عقلانيت سياسیون افغان را نیز به نمایش گذاشت که ستراتيژيکهای کارکشته امریکایی را در میز مذاکره شکست دادند، بناءً باید بهمثابه یک روز عطف در تاریج جهان به خط زرین نگاشته شود.