افغانستانراپورونه

جوانان و معضل بیکاری

بيکاري آفتي است که از دههها بدينسو دامنگير مردم افغانستان و مشخصاً نيروي کاري آن است. امروزه اگر سراغ قشر جوان و تحصيل يافته را بگيريم شمار محدود را خواهم يافت که در ادارات دولتي و موسسات خصوصي مصروف کاراند. اين تعداد معدود هم استخدام وجابجايي خويش را عبور از هفت خوان رستم ميگويند و آن را مرهون تلاشهاي بدون وقفه خويش ميدانند.

اسفندیار
بيکاري آفتي است که از دههها بدينسو دامنگير مردم افغانستان و مشخصاً نيروي کاري آن است. امروزه اگر سراغ قشر جوان و تحصيل يافته را بگيريم شمار محدود را خواهم يافت که در ادارات دولتي و موسسات خصوصي مصروف کاراند. اين تعداد معدود هم استخدام وجابجايي خويش را عبور از هفت خوان رستم ميگويند و آن را مرهون تلاشهاي بدون وقفه خويش ميدانند.
اما قابل نگراني، آن قشر بزرگي است که پس از سپري نمودن دوره تحصيل روزانه به دهها مشکل روبرو ميشوند. اين جوانان که دست کم شانزده سال با تمام مشقات درس خوانده اند و از ساير مهارتها و کارهاي حرفوي ديگر نيز دور مانده اند سخت است تا کارهاي ديگر جز تخصص و رشته تحصيل شان را انجام دهند. اما نبود کار سبب گرديده تا نااميد و پريشان دست به کار شاقه بزنند و يا هم راه مهاجرت در پيش گيرند.
اين جوانان با اينکه در بخشهاي مختلف متخصص اند، اما مضطرب آينده نامعلوم شان اند و از ادامه اين وضعيت به شدت نگران اند. ممتاز يکي از اين بيکاران تحصيل ديده است که از سه سال به اينسو در صدد دريافت کار مي باشد، اما تاهنوز با اين که خيلي تلاش به خرج داده، کار گيرش نيامده است. به گفتة ممتاز، بيکاري اش دليل بر اين نيست که لياقت کم بوده، بل او ميگويد در زمان حکومت گذشته حقش براي کساني داده شد که به اساس روابط پست ها را اشغال ميکردند.
وي گفت: با وجود اينکه من در زمان حکومت قبلي بيش ازبيست بار در ادارات دولتي امتحان دادم، هر بار سولات را کامل حل ميکردم، ولي هرچند که انتظار مي کشيدم با من تماس گرفته نميشد بعد از چند روز مراجعه ميکردم، ميديدم کسي که در جريان امتحان بي کفايت ترين نفر بود، پست را اشغال ميکرد. اشکارا همه چيز به اساس پول و روابط صورت ميگرفت.
وي ميگويد که اميد وارم حکومت امارت اسلامي مشکلات جوانان را در قسمت بي کاري حل کند و راهکارهاي را در اين خصوص روي دست گيرد. چون همه روزه بر شمار جوانان بيکار در کشور افزوده ميشود.
عبدالخالق که بيست و هفت سال سن دارد، به علت بيکاري مجبور شده به خارج سفر کند وي ميگويد: وظيفه و مسووليت که در قبال خانواده دارم بر دوشم سنگيني ميکند، ناگزير خواستم عزم سفر نمايم، عبدالخالق که دوبرادر کوچک در حال فراگرفتن درس دارد ميخواهد آنها را دست گيري نمايد، وي گفت: در جريان فراگيري تحصيلاتم، خانوادهام با مشکلات فراوان رو برو بود، اما من را از پول قرض و يا از طريق به فروش رساندن حيوانات مانند بزوگوسفند شان کمک ميکردند، اما وقتي فارغ شدم بيکار ماندم و متوجه شدم که هيچ کاري براي شان نميتوانم بيشتر درد ميکشيدم و بيشتر از گذشته احساس مسووليت ميکردم، به هر اداره سر ميزدم ميگفتند، تقرري بند است، راه ديگري به ذهنم نرسيد خواستم به خارج سفر کنم تا بتوانم خانواده ام را کمک نمايم و برادر هاي کوچک خود را به تحصيل شان ياري رسانم.
محمد علي صميمي فارغ التحصيل پوهنحي حقوق وعلوم سياسي است، او سال ها قبل به درجه ليسانس درس هايش را به پايان رسانده است و مدت دوسال در يک موسسه ارتقاي استادان مکاتب مصروف کار بوده ولي بعد از آن که قرار دادش به پايان رسيد بيکار است، وي چنين گفت: اکثر جواناني تحصيل ديده که من از آنها شناخت دارم پس از اتمام درس شان مطلق بيکار هستند. همچنان مثل هميشه بار دوش خانواده هاي شان ميباشند. همينگونه امروزه تعداد کثيري از جوانان فارغ التحصيل در چهارراهيها براي مزدورکاري ايستاده اند که آن هم گيرشان نمي شود. پس چه اميد ميتواند مارا به آينده خوش بين کند، پيام من براي مسؤولان اين است که به آينده کشور ومردم اين مملکت بيشتر تلاش نمايند. «روزانه اگر يک بار به چوک هاي مزدحم سربزنيد خواهند ديد که چه فلاکت دامن گير قشر جوان است؛ گردن کج دل پريشان منتظر مزدورکاري استند که آن هم گيرشان نمي شود.»
آقاي صميمي مي افزايد، بر فرض اگر جوانان تحيصل کرده در ادارات دولتي هم استخدام شوند به دليل نداشتن تجارب نا گزير اند از بست هاي پايين کار شان را شروع کنند و معاشي که از اين طريق به دست مي آيد به هيچ عنوان براي مصارف زندگي کفايت نمي کند. اميد واريم حکومت در اين زمينه هم توجه نمايد و با توجه به گراني بازار و بلند رفتن بهاي مواد خوراکي معاش مامورين را بلند ببرد.
طاهر باشنده ولايت غور همچنان مانند ساير جوانان بيکار است، اما او نااميد نيست. وي ميگويد کشور ما براي جوانان مثل من نياز مبرم دارد. فقط گذشت زمان ميتواند به اين معضل پاسخ بدهد.
طاهر معتقد است که اکنون يک فصل جديد در کشور آغاز شده و کمي زمان نياز دارد، سپس کاريابي و اشتغال زايي بيشتر خواهد شد ونقش جوانان بيشتر از هروقت لمس خواهد گرديد، چون جوانان امروزي با معيار هاي تخصصي اموزش ديده اند. بناً دولت و موسسات ناگزير اند، به منظور پيشرفت و ترقي کشوراين کادرهاي تخصصي را جذب و از ايشان کار بگيرند، مشروط بر اين که دولت هم بايد روي جوانان سرمايه گذاري کند واز راه هاي ممکن استعداد هاي جوانان را شناسايي نمايد، آنگاه است که کشور ما از اين فقر و بيچارگي نجات مي يابد.
با اين حال شماري از جوانان با انتقاد از کار کرد حکومت پيشين و هدر دادن وقت و پولهاي هنگفت، از تجارب و طعم تلخ بيکاري هاي شان در چند سال گذشته حکايتهاي بسياري دارند و راه حل براي بيکاري را يک کار دشوار ميدانند و ميگويند حکومت گذشته با اينکه وعده هاي پي در پي ميداد ولي در حصه جوانان وبيکاري مردم هيچ اقدامي نميکرد، فساد و خويش خوري بود و حتي از مسايل داخلي خويش فارغ نميشد چه ميرسيد که در حق جوانان کار ميکرد. اين جوانان اکنون از حکومت امارت اسلامي تقاضا دارند تا به مشکلات اين قشر توجه کند و نگذارد که جوانان به دريا ها و راه هاي کشور هاي خارج جان هاي شيرين شان را از دست دهند.

Related Articles

ځواب دلته پرېږدئ

ستاسو برېښناليک به نه خپريږي. غوښتى ځایونه په نښه شوي *