لیکنېمقالی اوتبصرې

هفت ثور آغاز یک فاجعۀ بزرگ در افغانستان

هفت ثور وهشت ثور تداعی کننده دو رویداد در افغانستان اند، دو رویداد که سرنوشت مردم را رقم زد، یکی فاجعه آفرید و دیگری افتخار.
مبصر آژانس باختر مینگارد؛ ماه ثور به دلیل دو رویداد سیاسی که تاریخ معاصر افغانستان آن را شاهد است؛ بیشتر مورد توجه است، هفت ثور تداعی کننده ناهنجاری های که زندگی مردم ما تا جهنم پیش برد وهشت ثور روز که افتخار آفرید مگر افتخارات آن به یغما رفت.
در ۷ ثور سال ۱۳۵۷ مشتی از افراد چپی که رهبران حزب دموکراتیک خلق بودند به دستور مستقیم سازمان استخباراتی شوروی وقت در برابر نظام جمهوریت دست به کودتاه زدند، محمد داود و خانواده اورا کشتند، رهبران این حزب که با سنت های و باور های مردم افغانستان تضاد عقیدتی داشتند با پیروزی بر مردم، عقده گشایی کردند وبا عجله و شتاب خواستند که ایده خرافاتی وبی بنیاد شان را بر مردم مسلمان افغانستان تحمیل کنند.
پیروزی کودتای ثور در واقع آغاز فاجعه و مصیبت های بود که تبعات آن تا امروز مشاهده میشود؛ رهبری حزب شیطانی دموکراتیک خلق که خود نا باور به عقاید و اندیشه های مردم بودند با صدور فرمان های هشت گانۀ احساساتی و شتاب زده خود و بازداشت ها و کشتار های وحشیانه به گونۀ ناشیانه خواستند تا یک شبه مردم را که اسلام تار وپود زندگی شان بود به کمونیزم سوق دهند و ارزش های دینی و مردمی را در کشور سقوط دهند، آنان با قساوت علیه مردم اقدام کردند، روحانیون، دانشجویان، سرمایه داران، افسران مسلمان وهر شهروندی را که در برابر آن دادخواهی کردند به پولیگون های فرستادند و از تیغ کشیدند.
قساوت و بدبینی با مردم باعث شد که زمامداران کمونيست که تجربه از حکومت داری نداشتند، احساساتی و شتاب زده برخورد میکردند،٬ به زودی خود را در برابر موجی از نا رضایتی مردم دریافتند و هسته های مقاومت به گونه یی خود جوش در برابر آٖنان شکل گرفت، ایستاده شدن در برابر عقاید مردم، ظلم و ستیزه جویی در برابر مردم باعث شد که رهبران بی خرد در حزب دموکراتیک خلق خود را در برابر مردم ناتوان پیدا کنند و این باعث شد که شوروی وقت به حمایت از ٖآنان داخل اقدام شود و با تجاوز شوروی بر افغانستان، افغانستان وارد یک بحران تازه شد نه تنها که هسته و تنظیم های جهادی در برابر متجاوزین شکل گرفتند و ابعاد جنگ در افغانستان وسیعتر شود، کشور های خورد و بزرگ وارد یک جنگ نیابتی در میدان افغانستان شدند، که نتیجه آن شهادت میلیون ها افغان و ویرانی این کشور بوده است.
این گفته یک آگاه سیاسی که بیان داشته است «هفت ثور آغاز یک فاجعهء بزرگ، خیلی خونین و آتشین به مثابهء بازی بیرحمانه و دردناک چند نفر زیر نام حزب دموکراتیک خلق به بهای بازی با سرنوشت یک ملت بود که اکنون چهل وپنج سال از آن روز می گذرد… تبعات آن از مردم قربانی میگیرد» خیلی ها دقیق است
مگر واکنش مردم ما در برابر زشتی ها و اقدامات عجولانه وشتابزده کودتاه چیان چه بوده است ؟
مردم ما نه تنها در برابر رهبران چپی که برای تحقق منافع شوروی وقت کار میکردند به پا ایستاده شدند، بل حدود ده سال در برابر متجاوزین سرخ جنگیدند و با دادن بیش از یک میلیون شهید و ویرانی کلی کشور، متجاورین سرخ را وا داشتند که از افغانستان بیرون شوند، بعد هم به حیات رژیم دست نشانده شوروی سابق پایان داند وانقلاب اسلامی را به پیروزی رسانند.
مگر مردم مجاهد ما نتوانستند از لذایذ شیرین این پیروزی سود برند، هشت ثور روز پیروزی مردم افغانستان نتیجهء مبارزه و حماسه بهترین فرزندان این کشور بود که فقط برای آزادی کشور و شکل گیری یک نظام اسلامی پیکار کردند قربانی دادند، شهادت را لبیک گفتند، معلول ومعیوب شدند مگر سر انجام پیروز شدند، ولی بعد از پیروزی انقلاب اسلامی گروه های جهادی در یک جنگ قدرت طلبانه و استخباراتی به جان هم افتادند، شهر های کلان بخصوص کابل در جنگ های تنظیمی به ویرانه مبدل شد، کابل در وجود گروه های مسلح تنظیمی به چند بخش تقسیم شد و هر گروه حاکمیت خود را و هر حزب و تنظیم برای کسب قدرت بر سر وروی یکدیگر کوبیدند و رهبران برای حفظ قدرت و کسب قدرت تا مرز کشتار جمعی مردم پیش رفتند و در نتیجه افغانستان و مردم آن را قربانی سلیقه های و گرایش های شخصی و گروهی شدند، پاتک سالاری رایج شد و مردم ترک خانه وشهر شان را کردند، به زودی ارزش های جهادی در عملکرد زشت وشنیع تنظیم های جهادی رنگ باخت و این چند رهبر تنظیم ها بودند که ارزش های جهادی را به یغما بردند و این باعث شد که تحریک طالبان به هدف مبارزه با شر و فساد به صحنه آمد و به حیات سیاسی پاتک سالاران نقطه پایان
گذاشته شد.

تبصره- کابل/ ۷ ثور/ باختر

Related Articles

ځواب دلته پرېږدئ

ستاسو برېښناليک به نه خپريږي. غوښتى ځایونه په نښه شوي *