در سال 1896م یهودیان به رهبری «دکتور هرتزل» پیشنهاد خرید قسمتی از فلسطین را در مقابل بیست میلیون پول -به ارزش واحد پولی عثمانی- به خلافت عثمانی دادند، اما از سوی خلافت اسلامی رد گردید. بعداً در سال 1901 هرتزل شخصاً به دیدار خلیفه سلطان عبدالحمید دوم رفت. یهودیان این بار پیشنهادات زیادی از جمله ساخت کشتی‌های زیردریایی، کمک به خلیفه در تنظیم سیاست اروپایی، تأسیس دانشگاه عثمانی در بیتالمقدس، بازپرداخت کلیه مقروضات دولت خلافت، تقدیم کمک‌های مالی جهت اجرای طرحهای بازسازی و پرداخت مالیات سالانه برای کمک به خلافت جهت سر و سامان بخشیدن اوضاع درهم ریختهای اقتصادی کردند؛ اما خلیفه سلطان عبدالحمید «رحمت‌الله‌علیه» باوجود شرایط دشواری که دولت خلافت با آن دست‌وپنجه نرم می‌کرد چنین پاسخ داد:
«دکتور هرتزل را نصیحت کنید که گام‌های جدی در این زمینه نبردارد، زیرا من نمی‌توانم از یک وجب خاک فلسطین دست‌بردار شوم. فلسطین سرزمین شخصی من نیست، بلکه مربوط به همه‌ی مسلمانان می‌شود. مسلمانان برای پاسبانی آن خون خود را قربانی و به خاطر آن جهاد کرده‌اند. یهود باید میلیونها ثروتی خود را برای خود نگهدارند و هرگاه دولت خلافت از بین رفت آنگاه میتوانند فلسطین را مفت و رایگان بدست‌آورند. در حالی که من زنده هستم بدون شک قطع شدن اعضای بدنم به من آسان‌تر از آن است که ببینم فلسطین از دولت خلافت جدا شده است. من نمی‌توانم بر پاره‌پاره شدن جسد خویش در حالی که زنده هستم موافقت کنم!»
سیف‌الدین احمدی
