لیکنېمقالی اوتبصرې

تک محوری های امریکا و ایستادگی روسیه به کجا خواهد انجامید؟

پس از سال 1946 میلادی و قطع جنگ دوم جهانی امریکا و روسیه نظر به نقش کلیدی شان در جنگ جایگاه فرانسه وانگلستان را به حیث دو ابر قدرت جهانی کسب نمودند، رویهمرفته به غرض منافع و استیلای بیشتر خویش بر کشورهای جهان سوم، دست به کار شدند و در این عرصه از سوی دو کشور ابر قدرت سعی و تلاش هایی صورت گرفت و این باعث گردید تا جنگ های نیابتی در بعضی از کشورها به وقوع بپیوندد و دو جناح در تقابل با هم به عقب جبهه قرار گیرند.
این تنش ها به شکل مرموزانه از همان زمان تا اکنون به نحوی از انحا وجود داشته و میتوان تمام جنگ های به وقوع پیوسته را در هرگوشه جهان سازمان یافته توسط همین دو ابر قدرت عنوان کرد به گونه مثال کشیده گی ها میان کوریای شمالی و جنوبی، جنگ عراق، سوریه، جنگ های تحمیلی افغانستان، جنگ اسرائیل و فلسطین تا جایی که امریکا با سیاست های دو بعدی باعث جنگ و درگیری میان روسیه و اوکراین گردیده واین جنگ تا هم اکنون ادامه دارد از قرینه و فحوای وضعیت سیاسی جهان چنان بر میآید که تک محوری های امریکا و ایستادگی روسیه، آهسته آهسته به طرف جنگ سوم جهانی نزدیک میشویم.
عوامل جنگ اول و دوم جهانی و پیامد های آن روشن است. اما با نزدیک شدن به جنگ سوم جهانی و شکل گیری کشورها به کنار هم در میابیم که تک محوری و تقابل میان دو ابر قدرت جهانی یعنی امریکا و روسیه عامل اصلی جنگ خواهد بود و هر گونه تباهی و پیامد ناگوار آینده به دوش این ابر قدرت ها خواهد بود.
امریکا با سیاست های دو بعدی اش سازمان ملل را غیر مستقیم تحت اثر و فشار خود قرار داده است و همچنان به گونه مرموزانه تحت عناوین مختلف به کشور ها وامورات آن ها مداخله نموده می خواهد یکه تاز میدان در کارزار جهانی باشد.
فکر کنم این کاروان به سرمنزل مقصود نمیرسد به جز این که در جهانی که امروز انسانها به ترقی و آرامش فکر میکنند تشنج و نا امنی بر شعله ور شدن جنگ افزود شود.
بهتر است به جای خود کامه گی و خود محوری، صادقانه در پهلوی دیگر کشورهای جهان با داد و ستد و همکاری های دو جانبه روی رفاه و آسایش جهانیان فکر شود نه جنگ، زیرا جنگ تباهی بشر است.

استوار

Related Articles

ځواب دلته پرېږدئ

ستاسو برېښناليک به نه خپريږي. غوښتى ځایونه په نښه شوي *