اهداف جنگ فکری بخش چهارم
تخریب اسلام از داخل (نظریهٔ اسب تروآ)
قرن پانزده، زمانی که جنگ بین یهودیت و مسیحیت گرم گرفت، یهود برای اینکه بتواند در دل مسیحیت نفوذ کند، روش تازهای اختیار کرد.
افراد خود را تحت پوشش گرویدن به مسیحیت، وارد مسیحیت کرد و بهاینترتیب بعد از مدتی توانست افرادی داشته باشد که در لباس مسیحی اما به خدمتِ یهود باشد.
یکی از رهبران یهود زمانی که به زیردستان خود نامه مینویسد آنها را به بهکارگیری از روش اسب تروآ (داخل شدن تحت پوشش) فرامیخواند.
اما روش اسب تروآ چیست؟
یونانیها زمانی شهر تروآ را محاصره کردند. اما بعد از چند ماه (یا بر اساس بعضی افسانهها چند سال) که شهر در محاصره بود، راهی برای نفوذ به داخل شهر نیافتند.
اینجا بود که فرماندهٔ سپاه یونان نقشهای به سرش زد؛ ابتدا پیکرهٔ بزرگی از اسب را با چوب ساختند و داخلش عسکران ماهر جنگی خود را مخفی کردند. سپس تظاهر به شکست کردند و اسب چوبیای را که ساخته بودند در میدان گذاشتند.
خودشان به نشانهٔ عقبنشینی محل را ترک کردند.
مردم شهر تروآ که از این خدعه خبر نداشتند به گمان اینکه پیروزی نصیبشان شده با شادمانی بیرون شهر آمدند و هرچه در محل مانده بود، بهعنوان غنیمت داخل شهر بردند. ازجملهٔ غنائم این اسب چوبی بزرگ بود که مرم از داخلش خبر نداشتند.
شبهنگام افراد داخل اسب، دروازهٔ شهر را برای یونانیها باز کردند که بیرون شهر بودند و با استفاده از تاریکی شب خود را به شهر نزدیک کرده بودند.
بهاینترتیب لشکر یونانیان وارد تروآ شد و شهر را تصاحب کرد.حالا نظریهٔ اسب تروآ به روشی برای ورود به قلب دشمن در قالب پوشش بدل شده است.
یهود از این روش برای نفوذ به قلب مسیحیت استفاده کرد و نتایج مطلوبی هم گرفت.لذا بعدها این روش را در برابر اسلام نیز به کار گرفت.نمونهاش در هندوستان اتفاق افتاد که خیل عظیمی از مسلمانان ساده و ضعیف الایمان را فریب داد و از اسلام جدا کرد.شخصی به نام میرزا قادیانی ابتدا خود را بهعنوان عالم در میان مسلمانان معرفی کرد و با عیسویها شروع به مناظره کرد.بعد از اینکه در چند مناظره به نفع اسلام پیروز شد و شهرت خوبی کسب کرد، ادعا کرد که پیامبر آخرالزمان است و حضرت محمد ﷺ ـ نعوذبالله ـ پیامبر آخرالزمان نبوده است. آیات جهادی قرآن را منسوخ اعلان کرد و حکومت انگلیس را حکومت برحق از جانب خدا برشمرد.
جهاد علیه انگلیس را ناروا خواند.علیه این گروه حرکتهای زیادی از هندوستان به پا خواست و علمای زیادی در این راه قربانی دادند.بعد از اینکه پاکستان تأسیس شد، افراد زیادی از این گروه در رأس حکومت پاکستان حضور داشت و علمائی را که از اسلام دفاع میکردند به زندان انداخته و یا شهید میکردند.
جمعیت ختم نبوت از طرف علمای مسلمان تأسیس شد که فقط روی این کار فعالیت داشت و هنوز هم وجود دارد.
این میرزا قادیانی ابتدا در لباس مسلمان به اسلام وارد شد و از داخل شروع به تخریب و ضربه زدن به اسلام کرد.
دشمنان اسلام در طول سالیان متمادی از این روش استفاده کردهاند.تاریخ افغانستان عزیز نیز ازاینگونه افراد خالی نیست.افرادی که خود را در لباس عالم و ملأ در جامعه داخل کردند و سالیان درازی به ضرر اسلام در جامعه کار کردند.
امروز نیز که حکومت اسلامی در حال شکوفا شدن است از این خطر در امان نیست.باید هوشیار باشیم.هرکس به ما ارادت نشان داد نباید فوراً او را بپذیریم.
محمد عمر عمری