سخنی با کانکوریها
نتایج امتحان کانکور 1401 اعلام شد. عدهای با کسب نمرات بهتر موفق شدند به رشتههای مورد علاقه خود راه پیدا کنند؛ دوستان و بستگانشان نیز به تشویق و ترغیب آنان در فضای مجازی و حقیقی پرداخته و شخصیت آنان را تکریم کردند. اما عدهای که به رشتههای مورد علاقه خود راه پیدا نکردند و یا هم ناکام و بینتیجه اعلام شدند، زانوی غم در بغل گرفته یا به سرنوشت خود میگیریند و یا هم گوشهای عزلت گزیده و از چشم به چشم شدن با اطرافیان احساس شرم دارند.
جمشيد نجات
نتایج امتحان کانکور 1401 اعلام شد. عدهای با کسب نمرات بهتر موفق شدند به رشتههای مورد علاقه خود راه پیدا کنند؛ دوستان و بستگانشان نیز به تشویق و ترغیب آنان در فضای مجازی و حقیقی پرداخته و شخصیت آنان را تکریم کردند. اما عدهای که به رشتههای مورد علاقه خود راه پیدا نکردند و یا هم ناکام و بینتیجه اعلام شدند، زانوی غم در بغل گرفته یا به سرنوشت خود میگیریند و یا هم گوشهای عزلت گزیده و از چشم به چشم شدن با اطرافیان احساس شرم دارند.
طیف اول شاد و مسرور است چون دستآورد را حاصل تلاش خود میداند و به سخت کوشی و کمال ذهن خود آفرین میدهد. طیف دوم، مغموم است چون یا تلاش و زحمات خود را هدر رفته میبیند و یا اینکه به ناتوانی ذهن خود افسوس میخورند. هر دو طیف با نفس خود درگیر اند؛ یکی پاداش میدهد و دیگری نکوهش میکند. اما در این میان کمتر کسی از کانکوریها به اصل «مشکل کانکور» توجه کرده است. مشکلی که پیبردن به آن غرور کاذب طیف اول را شکسته و حزن و افسردگی طیف دوم را مداوا میکند.
سیستم کانکور در تعدادی از کشورهای جهان -مشخصاً در افغانستان- با مشکلات جدی شکل و محتوا روبرو است و انتقادات بسیاری بر منطق و کارایی این پروسه وارد است. عدهای از کادرهای علمی افغانستان در نقد سیستم کانکور افغانستان چیزهای قابل توجهای نگاشته و به مسوولان پیشنهاد کردهاند، اما اینکه چه زمانی اصلاحات در این زمینه رونما خواهد شد، الله اعلم.
به هر حال، آنچه من در رابطه به مشکلات این پروسه در افغانستان متوجه شدهام به شکل جوهری و بسیار فشرده در چند مورد به آن میپردازم:
کانکور ملاک ارزیابی استعدادها نیست!
امتحان کانکور استوار بر حافظه قوی و هوش ریاضیکی است. یعنی هر اندازه شخص حافظهی قویتر داشت و بخش ریاضیکی مغزش (نیمکره چپ) فعال بود، به همان اندازه نمرات بهتر کسب میکند؛ این در حالیست که همه انسانها حافظهی قوی و قوه بالا برای ثبت معلومات ندارند و از لحاظ خصوصیات شخصیتی همه انسانها میخانیک و منطقی نیستند. در پروسهی موجود کانکور تنها انسانهایی مستعد معرفی میشوند که خوب حفظ کرده بتوانند و از قوه میخانیک/منطقی قویتر برخوردار باشند. در حالی که عصبشناسان معتقد اند انسانها 34 نوع هوش دارند و در هر انسان شدت و میزان این هوشها متفاوت است. یعنی ذاتاً هیچ انسانی بیاستعداد نیست، زیرا هر فرد به نحوی حداقل دارای یک هوش/استعدادی است که خدا در وجود او نصب کرده است. مهم این است که استعدادها شناسایی و کشف شوند و از آنها استفاده صورت گیرد.
کانکور قاتل عزت نفس است!
از اینکه کانکور تعریف ناقص و محدود از استعداد انسانها ارایه میدارد، آنانیکه با پلتفرم مطلوب کانکوری خودشان را وفق داد نتواند، تشهیر منفی شده و در سطح اجتماع «ناکام» به معرفی گرفته میشوند. امری که به مثابهی ترور عزت نفس یک انسان با استعداد تلقی میشود.
پاداش اجتماعی و بهبه و چهچه برای کسانی که از آزمون کانکور مؤفق به در میآیند باعث میشود کسانی که -با وجود زحمت و تلاش فراوان باز هم- به نتیجه مثبت دست نیافته اند، احساس ضعف، کمی و خلای شخصیتی کنند. بیم از قضاوتهای منفی اطرافیان و نتیجه نگرفتن با وجود تلاش فراوان در امتحان کانکور، گاهی حتی منجر به خودکشی و آسیب رساندن به خود نیز شده است.
کانکور سرکوبگر استعدادهاست!
جوانان ما در ۱۲ سال دوران تعلیمی، تمام تلاش خود را بهخرچ میدهند تا فقط برای ۳ ساعت امتحانی بنام کانکور «نیمکره راست» مغز خود را [همان ناحیهی مغز که ابتکار، تخیل، ارتباطات، قصهگویی، معناپردازی و… را به عهده دارد] فلج کنند. کانکور عمدتاً برای کسانی میدان میدهد که بخش چپ مغزشان فعال است و کمپیوتری میاندیشند. انسانهای تحلیلگر، هنرمند، مفکر و مبتکر در این میدان چیزی برای گفتن ندارند. از آنجایی که کانکور در جامعه ما قضیهی سرنوشتساز جلوه داده شده و آنانیکه نتایج بهتر میگیرند استقبال خوبتر میشود، بطور طبیعی عدهای از انسانهایی با استعدادی که تواناییهای ذاتیشان در پروسه کانکور لحاظ نمیشود، خودشان را مجبور میببینند تا به حالت اصلی خود پُشت کرده، به مغزشان تجاوز کنند و چیزهایی را در مغز خود ذخیزه کنند که اندکی هم به حفظ آن تمایل ندارند.
چه بسا استعدادهایی که به دلیل این سیستم معیوب، نیست و نابود شدند!
کانکور قضیهی سرنوشت ساز نیست!
هویت، آینده و همه زندگی را گره زدن به 3 ساعت امتحانی که استوار است به زور حافظه، کار خردمندانه نیست. چه کسی گفته است انسانهای خوشبخت تنها کسانی اند که مدرک تحصیلات عالی با خود دارند؟! برای رد این ادعا همین کافی است که آمار افسردگی و خودکشی در میان کسانی که دارای تحصیلات عالی اند به شکل سریع رو به افزایش است.
سرنوشت چیزی نیست که با حفظ فورمولها و معادلههای علوم طبیعی ساخته شود. سرنوشت با کشف حقیقت هستی ذریعه تفکر در نشانههای خلقت ساخته میشود. سرنوشت چیزیست که با تسلیمی و ایمان به خالق هستی و تأمین مداخله او در امور زندگی ساخته میشود. سرنوشت چیزیست که با تطبیق شریعت و نظام خالق در روی زمین و عمل به تمامی مولفههای آن ساخته میشود.
بلی، کانکور قضیهی سرنوشتساز نیست. قضیهی سرنوشتساز کسب رضایت الله است که با تلاش برای برقراری حاکمیت نظامش در زمین محقق میشود؛ حاکمیتی که ذریعهی آن نور بر تاریکی چیره شده و بشر زیر چتر عدل اسلام، فوج فوج به دین الله داخل میشود.